امنیت پاراگلایدر ها
پاراگلایدر ایمن چیست؟ بالی است که در هر شرایطی بتوانید:
به راحتی آن را کنترل کنید.
دچار فروریختگی نشود (با فرمان شما).
سریع ریکاوری شود.
آیا خلبان در امن بودن دخیل است؟
احتمالاً قبلاً حدس زده اید: بزرگترین عنصر امن بودن پاراگلایدر خلبان است. اگر اخیراً آموزش SIV انجام ندادهاید، میتوانید کارهای بیشتری برای بهبود ایمنی خود انجام دهید. هنگام فروریختگی (کولپس )سرعت واکنش و تفکر صحیح خلبان در تصمیم گیری نسبت به هر کاری که طراح بال می تواند انجام دهد، نتیجه بخش تر خواهد بود.
گواهینامه نشان دهنده امن بودن است؟
یک قطع ارتباط بزرگ در اینجا وجود دارد. بر اساس پروتکل آزمایش پرواز برای .دریافت گواهینامه EN در اکثر کلاسها ، بال ها را به شکل یک بال فرو ریخته با خلبانی که هیچ واکنشی نشان نمیدهد ، شبیه سازی میکنند . در دنیای واقعی، خلبان در این شرایط یکی ازاین سه کار را انجام میدهد: واکنش های بسیار وحشتزده که اوضاع را بدتر میکند، مدیریت فرمان صحیح برای برطرف کردن مشکل و یا اینکه کاملا ثابت می ماند و کاری انجام نمی دهد. آخرین واکنش می تواند بهتر از واکنش اول باشد، اما چرا زندگی خود را به دست سرنوشت بسپارید؟ یاد بگیرید که بال هنگام فروریختن چه میکند.
با حساسیت های مانور های high _G آشنا شوید و به طور منظم تمرین کنید.
اکنون می توانیم در مورد ایمنی خود بال بحث کنیم.
فروریختگی نامتقارن ۵۰٪ ، بدون فرمان خلبان
امنیت پاراگلایدر
شبیه سازی فروریختگی کار دشواری است. آزمون EN یک محیط بسیار کنترل شده با پروتکل های سختگیرانه است و خلبانان بسیار ماهری دارد. بدون شک نتایج آنها دقیق است اما در زندگی واقعی همه چیز میتواند متفاوت باشد. به عبارت دیگر، اگر فقط یک فروریختگی نامتقارن 50٪ اتفاق بیافتد ، به احتمال بالا در قواعد آزمونی EN این فروریختگی اصلاح نخواهد شد. کمی جابهجایی وزن، اندکی تلاطم، یا تکان شدید روی رایزرها، باعث میشود چیزی نسبتاً هیجان انگیزتر از آنچه انتظار داشتید دریافت کنید. این موضوع در سالهای اخیر بیشتر به چشم میخورد، به همین خاطر تعدادی از تولیدکنندگان برای به دست آوردن بازار بالها را کمی بیشتر از حد مجاز استاندارهای EN طراحی می کنند که ممکن است در شرایط واقعی رفتاری شدید تر از کلاس خود نشان دهند .
این بدان معنی است که دوست شما که صاحب Wrockit 5 است نمی تواند چیز زیادی در مورد ایمنی بال به شما بگوید. این اخطار همچنین در مورد منتقدان بال نیز صدق می کند. من نمی توانم در برابر وسوسه "آزمایش چند فروریختگی" روی بال های جدید مقاومت کنم، اما نسبت به ارزش اطلاعاتی محتاط هستم. این فقط به من کمک می کند تا نظری درباره احساس امنیت داشته باشم.
به طور کلی، هر چه کلاس بالاتر باشد، ایمنی انفعالی بال پایین تر است. بال های کلاس بالاتر اغلب بیشتر به اطراف میپرند و البته بیشتر فروریختگی را تجربه خواهند کرد. اگر مهارتهای پرواز فعال و خوبی دارید، میتوانید این موارد را به حداقل برسانید: بال سریعتر به فرمان های اصلاحی پاسخ میدهد، و از آنجایی که بازخورد بال بالاتر است، لحظهای قبل از تغییر شکل بال میتوانید احساس کنید که چه اتفاقی میافتد.
مقاومت در برابر فروریختگی با بارگذاری و کشش لبه جلویی بهبود می یابد. به عنوان مثال، من سالها
در شرایط بسیار سخت با Icepeak 6 پرواز کرده ام، به غیر از بسته شدن نوک ، هیچ فروریختگی نداشتم با وجود اینکه بر روی اسپید (Speed bar) پرواز
کرده ام . زمانی که بالهای مقاوم به فروریختگی دچار فروریختگی می شوند ، ریکاوری آنها از بالهای نرمتر که منحنی شکل شده اند سخت تر میشود و در حالت نیمه استال ریکاوری میشوند . از آنجایی که من به مهارتهای SIV خود اطمینان دارم و به طور فعال پرواز میکنم، حاضرم برخی موقعیتهای سخت برای بال در طبیعت بکر، را معرفی کنم تا تعداد انحراف کاهش یابد. مسافت پیموده شده شما ممکن است متفاوت باشد. باز هم تاکید میکنم ، تطبیق بال با خلبان بسیار مهم است.
نامتقارن ۵۰٪ که به دنبال فرمان بد خلبان اتفاق می افتد منجر به کاهش شدید ارتفاع و شتاب می شود
فروریختگی نامتقارن
به بحث در رابطه با کلاس XC بر میگردیم ، رایجترین وضعیتی که در فرو ریختگی نامتقارن با آن مواجه میشوید، کشیدگی روی برآمدگی (در سرعت تریم) است.بر اساس قانون Sod در سویی از کوه که در مسیر باد قرار دارد این اتفاق میافتد. بالی که شما نمی خواهید، بالی است که به سرعت میچرخد و در طول ریکاوری شیرجه میزند. مفیدترین ویژگی تستهای
EN احتمالا این مورد است : هرچه این واکنش شدیدتر باشد، آن بال امتیاز بالاتری دارد. با این حال، اکثر بالهای مدرن در تست سرعت تریم نامتقارن 50 ٪ امتیاز A می گیرند. بله، حتی Icepeak 6 نیز چنین است.
بنابراین تصمیم گیری بر اساس تست های EN دشوار است، زیرا آنها روی ریکاوری متمرکز می شوند نه روی تمایل به فروریختگی .
بهتر است به علت اصلی نامتقارن نگاهی بیاندازیم: رفتار Pitch، که نحوه «پرش به جلو» بال هنگام رها شدن ترمزها یا نزدیک شدن به ترمال است. این عمل برای خلبانان باتجربه مفید است و به شما احساس واقعی بالا رفتن و انرژی برای چرخاندن یک پیچ باریک را می دهد. نکته منفی این است که اگر مهارتهای خلبانی فعال و پاسخهای سریع خود را تقویت نکنید، بال، بارها و بارها، حتی در شرایط «آسان» فرو میریزد. بالهای ایمنتر با انحنایی عمیق تر بالا بردن دماغه را کاهش میدهند ، آنها فقط در امتداد حرکت میکنند و نیازی به مداخله ندارند.
فروریختگی نامتقارن 50% ، به دنبال حداقل فرمان اصلاحی بال را تحت کنترل سریع قرار می دهد
گروه های خلبانی
به همین دلیل است که ما بال ها را بر اساس گروه های خلبانی طبقه بندی می کنیم نه برا اساس نوشته های EN . به عنوان مثال، Gin Carrera خیلی جذاب تر از آن است که با دیگر بالهای کلاس XC مثل
Mentor 4 و Advance Iota مقایسه شود.علی رغم اینکه اینها در EN دارای رتبه B هستند.
Carrera نسبت فضای تحت پوشش به وتر بلندتری دارد (aspect ratio) و مانند سایر بالهای کلاس اسپرت واکنش نشان میدهد.(Niviuk Artik 4).
اگر با کلاس بالی پایین تر از چیزی که فکر می کنید توانایی هدایت آن را دارید پرواز کنید، جا برای خطا دارید. جدا از بدتر شدن شرایط پرواز، شرایط بال نیز تغییر می کند. با گذشت زمان پارچه کشیده می شود و خطوط تریم از بین می روند. این بر تمایل آن به فروریختگی و ویژگی های ریکاوری تأثیر می گذارد.
پرواز به این شکل شما را به دردسر می اندازد
خلاصه مطلب
1.مهارت های خود را تقویت کنید: انجام دادن آموزش های SIV بسیار موثر تر از تغییر بال است.
2. بالهای مقاوم در برابر فروریختگی میتوانند در طول ریکاوری مورد نیاز باشند.
3. کلاسی از بال را انتخاب کنید که فکر می کنید هنوز در هوای بد توانایی کنار آمدن با آنرا دارید.
ایمنی ناشی از آمادگی است، بنابراین تصمیمات خود را بر اساس اطلاعات قابل اعتماد پایه گذاری کنید . آنچه واقعاً اهمیت دارد، دانش بال است که در طول زمان توسط خلبانان باتجربه ای که بال ها را در شرایط واقعی میبینند، ایجاد می شود، نه بالی که به بهترین شکل جلو همه شناور است.
دیدگاه خود را بنویسید